Detected معنی
Webdetected ý nghĩa, định nghĩa, detected là gì: 1. past simple and past participle of detect 2. to notice something that is partly hidden or not…. Tìm hiểu thêm. Web释义: 全部, 发现, 检定, 检波, 察觉, 发觉, 已检测到. 更多例句筛选. 1. Ferment and smoke damage can be easily detected at this point, whereas they might be more subtle when roasted. 发酵 过度 或是 烟尘 污染 可以 在此 时 发现 , 这些 味道 可能 在 烘焙 完成 后 变得 不易 察觉 。. blog.sina ...
Detected معنی
Did you know?
Webنتیجه منفی آزمایش یا Not detected برای آزمایش نمونه فردی که علائم دارد معمولا به این معنی است که کرونا (کووید 19) باعث این علائم و بیماری نشده است اما ممکن است در فرد مبتلا به این ویروس نتایج بصورت کاذب منفی شود یعنی نتایج فرد ... Webترجمه از فرهنگ لغت انگلیسی - فارسی، تعاریف، دستور زبان. در Glosbe می توانید ترجمه هایی از انگلیسی به فارسی را از منابع مختلف پیدا کنید. ترجمهها از رایجترین به کمتر محبوبتر دستهبندی شده ...
WebApr 9, 2024 · “ ️ځینې تحلیلګران په دې باور او عقیده دي چې د ازبکستان په جوړېدونکې غونډه کې د طالبانو نه بلل، دا معنی ورکوي چې د روسیې په ګډون د افغانستان ګاونډي هېوادونه په ډېره نرمۍ سره د طالبانو د لا منزوي کولو هڅې کوي.ټاکل شوې ده ... Webdetect [sb] doing [sth] v expr. (catch [sb] in the act of) يضبط شخصًا يفعل شيئًا. يكتشف شخصًا يفعل شيئًا. I couldn't understand why I kept losing, then I detected my partner cheating. هل هناك …
Webچیزی را (برای چیزی) چک کردن/بررسی کردن. 1. Always check your oil, water and tires before taking your car on a long trip. 1. همیشه قبل از رفتن به سفری طولانی با اتومبیل خود، روغن، آب و لاستیکها را چک کنید. 2. Check your work before handing it in. 2 ... WebTraduce detected. Mira 6 traducciones acreditadas de detected en español con oraciones de ejemplo, conjugaciones y pronunciación de audio. Aprender inglés. Traductor. Vocabulario. Pronunciación. Acceder. detected-detectado. Participio pasado de detect. Hay otras traducciones para esta conjugación.
WebApr 9, 2024 · سعودی عرب میں ویژن 2030 کے تحت آم کی پیداوار 88 ہزار ٹن سالانہ تک پہنچ گئی ہے جس کے بعد آم کی مملکت میں پیداوار 60 فیصد ہو گئی ہے۔
WebDefine detected. detected synonyms, detected pronunciation, detected translation, English dictionary definition of detected. tr.v. de·tect·ed , de·tect·ing , de·tects 1. To … dunk off trampolineWebمعنی Detected, معنی Dثفثرفثی, معنی Detected, معنی اصطلاح Detected, معادل Detected, Detected چی میشه؟, Detected یعنی چی؟, Detected synonym, Detected definition, dunk officeWebمعنی identify - معانی، نمونه جمله، مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، کالوکیشن، فریزال ورب، اصطلاح و ... [برای مشاهده کلیک کنید] dunk of death vince carterWebمعنی not detected - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید dunkof halis annesiWebdetect ، معنی کلمه detect به فارسی ، آبی دیکشنری verb ADV. early, late A lot of cancers can now be cured if they are detected early. quickly easily, readily Some substances can be … dunk off white roseWebممکن است مشکل شارژ گوشی Pixel 2 XL پس از آپدیت نرمافزاری به دلایل مختلفی ایجاد شود. چندین علت ممکن است باعث شود که شارژ بیسیم دستگاه شما از کار بیفتد. اگر شما نیز با چنین مشکلی مواجه شدهاید ... dunkos vrp pack how to become a copWebمعنی invention - معانی، کاربردها، تحلیل، بررسی تخصصی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید dunk paisley brown